جمله پند آموز
انصاری
درباره حمایت انصار از پیامبر هم گزارشهاى متعدد و متنوعى وجود دارد ؛ ابوایوب
انصارى تا ساخته شدن مسجد چند ماه یك طبقه از خانه خود را در اختیار پیامبر
نهاد . در این مدت انصاریانى چون سعد بن عباده ، سعد بن مُعاذ ، عمارة بن حزم و
ابوایوب براى پیامبر غذا مىفرستادند .[۴۱] حارثة بن نعمان چند خانه به ایشان
داد كه برخى زنان و نیز دخترش فاطمه و دامادش على در آن مستقر بودند .
زنان انصارىِ همسایه پیامبر ، براى ایشان و همسرانش شیر مىفرستادند[۴۲] و برخى از آنان كه زندگى ساده پیامبر را دیدند برایشان رختخواب و لباس بافتنى تهیه كردند .[۴۳] برخى هم فرزندان خود را به خدمتكارى نزد ایشان فرستاده و براى شیردهى به ابراهیم ـ فرزند پیامبر با یكدیگر رقابت مىكردند .[۴۴]
از طرف دیگر انصار علاقه خاصى به پیامبر داشتند ؛ به عنوان نمونه در جنگ احد زمانى كه جان پیامبر به خطر افتاد و به مدافعان خود وعده بهشت مىداد تنها انصاریان در دفاع از پیامبر به استقبال شهادت رفتند كه مایه گلایه پیامبر از عمده مهاجران شد .[۴۵] در توزیع غنایم قابل توجه حنین نیز ، عشق به پیامبر آنان را از توجه به غنایم بازداشت ؛ زمانى كه به انصار چیزى داده نشد پیامبر به آنها گفت : بگذارید تازه مسلمانان قریش مكه با غنایم باز گردند .[۴۶]
پیامبر در ادامه همین سخن چون انصار را راضى دید ، فرمود: اگر همه مردم به سویى روند و انصار به سوى دیگر همانا من با انصار خواهم بود .[۴۷] این سخن نشان مىدهد ایمان و عمل انصار نزد پیامبر در اواخر حیات ایشان از چه اعتبارى برخوردار بوده است . وى سپس مسلمانان را سفارش كرد تا پس از او به آنان نیكى كنند [۴۸] و دشمنى با آنها را نشانه نفاق دانست .
بنا به روایت مشهورى پیامبر پیشگویى كرده بود كه انصار پس از رحلت ایشان مورد بىمهرى و تحت فشار قرار خواهند گرفت . در دوره خلفاى راشدین منصب و سهم قابل توجهى از اداره امور به انصار واگذار نشد و بزرگ ایشان سعد بن عباده كه با خلیفه وقت بیعت نكرده بود، به طرز مشكوكى در زمان خلافت عمر در حوران شام كشته شد.[۵۰] بسیارى از انصار هم در جنگهاى رِدّه (سالهاى ۱۱ ـ ۱۲ هجرى) كشته شدند .[۵۱]
نخستین حضور قابل توجه انصار، حضورشان در سپاه على بن ابی طالب در نبرد جمل در سال ۳۶ هجرى بود . بر اساس روایتهاى گوناگون ۷۰۰ [۵۲] یا ۸۰۰ تن [۵۳] انصارى در آن نبرد حضور داشتند. حجاج بن غزیه انصارى از دیگر انصاریان خواسته بود بار دیگر نصرت خود را محقق سازند ، همان گونه كه نخستین بار پیامبر را نصرت دادند .[۵۴] تقریباً همه انصار در سپاه على در صفین و بر ضد معاویه شركت كردند .[۵۵]
انصار در دوره امویان تحت فشار فراوان قرار گرفتند . در حملاتى كه سپاهیان معاویه در اواخر خلافت علی بن ابی طالب به مناطق گوناگون كردند (غارات)، بسر بن ارطاة در رأس سپاه خود به مدینه آمد و پس از تحقیر انصار و درخواست خون عثمان از جانب معاویه از آنها بیعت گرفت .[۵۶]
معاویه با اتخاذ سیاستهاى ویژه ، چون محروم كردن آنها از بیتالمال [۵۷] ، انصار را با بحرانى مالى مواجه ساخت و داراییهاى آنان را در برابر قیمت نازلى خرید ،[۵۸] در نتیجه انصار در دوران معاویه دچار فقر شدند .[۵۹] معاویه به هنگام مرگ به یزید سفارش كرد در صورت فراهم بودن زمینه مناسب ، از آنان انتقام گیرد و مسلم بن عقبه را مأمور این كار كند .[۶۰]
مسلم در فاجعه حرّه (۶۲ هجرى) به فرمان یزید به كشتار ، غارت و تجاوز گستردهاى دست زد[۶۱] و سه روز شهر را در اختیار سپاه خود قرار داد [۶۲] و آنگاه با آنان به عنوان بردگان یزید بیعت كرد .[۶۳] در دوره عبدالملك (۷۴ هجرى) ، حجاج سه ماه والى مدینه بود . وى در این مدت با انصار سرسختى نشان داد و آنان را قاتلان عثمان خواند و بر دست و گردن بزرگان انصارى بسان بردگان داغ نهاد .[۶۴]
قبایل و تیرههاى انصارى به مناطق متعددى مهاجرت كردند؛ كوچهاى در گرگان ،[۶۵] روستایى در حوالى بصره [۶۶] و مسجد بزرگى در بغداد[۶۷] به نام انصار نامگذارى شده كه مىتواند حاكى از حضور انصار در آن مناطق باشد ؛ همچنین منابع از حضور انصاریان در شهر ینبع در حاشیه دریاى سرخ ،[۶۸] مَنفلوط مصر [۶۹] و اندلس [۷۰] خبر مىدهد ، چنان كه سلسله بنىنصر یا بنىاحمر كه چند قرن در جنوب اندلس (غرناطه) حكم راندند ، انصارى تبارند .
در گذر تاریخ درباره نسب یا مناقب و فضایل انصار كتابهایى نگاشته شده است كه از آن جمله مىتوان به منابع ذیل اشاره كرد :
كتاب من شهد صفین مع علیّ من الأنصار از كلبى[۷۱] ، باب مناقب الأنصار در صحیح بخارى ، كتاب نسب الانصار از عبدالله بن محمد انصارى مشهور به ابن القداح [۷۲] ، كتاب فضائل الانصار از ابى داوود صاحب سنن [۷۳]، كتاب فضائل الانصار از قاضى ابوالبخترى[۷۴] ، الاستبصار فى نسب الأنصار از ابن قدامه مقدسى[۷۵] ، نزهة الابصار بفضائل الانصار از ابى الحسن بكرى[۷۶] ، جلاء الافكار فى مناقب الانصار از دباغ[۷۷] ، مسارح الانظار فى انساب الانصار از سید جعفر اعرجى[۷۸] ، و تحفة الاخیار فى فضائل الانصار از نورالدین انصارى .
تاریخ اسلام از عربستان با بعثت محمد بن عبدالله در قرن هفتم میلادی آغاز شد. برطبق باور مسلمانان، محمد فرستاده خداوند می باشد و قرآن نیز معجزهای است که به همراه دارد. توسعهٔ تاریخی اسلام بر ساختار سیاسی، اقتصادی و نظامی چه در خارج و چه در داخل جهان اسلام تاثیر گذاشتهاست.
اسلام دینی یکتاپرستانه و یکی از ادیان ابراهیمی جهان است.[۱] پیروان این دین را مسلمان میگویند. مسلمانان بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است.[۲] اکنون، اسلام از نظر شمار رسمی پیروان در مکان دوم (پس از دین مسیحیت) جای دارد. کتاب دینی مسلمانان قرآن است که بر باور مسلمانان محمد بن عبدالله آن را به وسیلهٔ وحی الهی دریافت مینمود و آن را به مسلمانان ابلاغ میداشت. دین اسلام عمدتاً به دو مذهب سنی و شیعه تقسیم میشود که هر یک از آنها زیر شاخههای متعددی دارا میباشند. بیشتر جمعیت مسلمانان جهان را سنیها تشکیل میدهند.
زنان انصارىِ همسایه پیامبر ، براى ایشان و همسرانش شیر مىفرستادند[۴۲] و برخى از آنان كه زندگى ساده پیامبر را دیدند برایشان رختخواب و لباس بافتنى تهیه كردند .[۴۳] برخى هم فرزندان خود را به خدمتكارى نزد ایشان فرستاده و براى شیردهى به ابراهیم ـ فرزند پیامبر با یكدیگر رقابت مىكردند .[۴۴]
از طرف دیگر انصار علاقه خاصى به پیامبر داشتند ؛ به عنوان نمونه در جنگ احد زمانى كه جان پیامبر به خطر افتاد و به مدافعان خود وعده بهشت مىداد تنها انصاریان در دفاع از پیامبر به استقبال شهادت رفتند كه مایه گلایه پیامبر از عمده مهاجران شد .[۴۵] در توزیع غنایم قابل توجه حنین نیز ، عشق به پیامبر آنان را از توجه به غنایم بازداشت ؛ زمانى كه به انصار چیزى داده نشد پیامبر به آنها گفت : بگذارید تازه مسلمانان قریش مكه با غنایم باز گردند .[۴۶]
پیامبر در ادامه همین سخن چون انصار را راضى دید ، فرمود: اگر همه مردم به سویى روند و انصار به سوى دیگر همانا من با انصار خواهم بود .[۴۷] این سخن نشان مىدهد ایمان و عمل انصار نزد پیامبر در اواخر حیات ایشان از چه اعتبارى برخوردار بوده است . وى سپس مسلمانان را سفارش كرد تا پس از او به آنان نیكى كنند [۴۸] و دشمنى با آنها را نشانه نفاق دانست .
بنا به روایت مشهورى پیامبر پیشگویى كرده بود كه انصار پس از رحلت ایشان مورد بىمهرى و تحت فشار قرار خواهند گرفت . در دوره خلفاى راشدین منصب و سهم قابل توجهى از اداره امور به انصار واگذار نشد و بزرگ ایشان سعد بن عباده كه با خلیفه وقت بیعت نكرده بود، به طرز مشكوكى در زمان خلافت عمر در حوران شام كشته شد.[۵۰] بسیارى از انصار هم در جنگهاى رِدّه (سالهاى ۱۱ ـ ۱۲ هجرى) كشته شدند .[۵۱]
نخستین حضور قابل توجه انصار، حضورشان در سپاه على بن ابی طالب در نبرد جمل در سال ۳۶ هجرى بود . بر اساس روایتهاى گوناگون ۷۰۰ [۵۲] یا ۸۰۰ تن [۵۳] انصارى در آن نبرد حضور داشتند. حجاج بن غزیه انصارى از دیگر انصاریان خواسته بود بار دیگر نصرت خود را محقق سازند ، همان گونه كه نخستین بار پیامبر را نصرت دادند .[۵۴] تقریباً همه انصار در سپاه على در صفین و بر ضد معاویه شركت كردند .[۵۵]
انصار در دوره امویان تحت فشار فراوان قرار گرفتند . در حملاتى كه سپاهیان معاویه در اواخر خلافت علی بن ابی طالب به مناطق گوناگون كردند (غارات)، بسر بن ارطاة در رأس سپاه خود به مدینه آمد و پس از تحقیر انصار و درخواست خون عثمان از جانب معاویه از آنها بیعت گرفت .[۵۶]
معاویه با اتخاذ سیاستهاى ویژه ، چون محروم كردن آنها از بیتالمال [۵۷] ، انصار را با بحرانى مالى مواجه ساخت و داراییهاى آنان را در برابر قیمت نازلى خرید ،[۵۸] در نتیجه انصار در دوران معاویه دچار فقر شدند .[۵۹] معاویه به هنگام مرگ به یزید سفارش كرد در صورت فراهم بودن زمینه مناسب ، از آنان انتقام گیرد و مسلم بن عقبه را مأمور این كار كند .[۶۰]
مسلم در فاجعه حرّه (۶۲ هجرى) به فرمان یزید به كشتار ، غارت و تجاوز گستردهاى دست زد[۶۱] و سه روز شهر را در اختیار سپاه خود قرار داد [۶۲] و آنگاه با آنان به عنوان بردگان یزید بیعت كرد .[۶۳] در دوره عبدالملك (۷۴ هجرى) ، حجاج سه ماه والى مدینه بود . وى در این مدت با انصار سرسختى نشان داد و آنان را قاتلان عثمان خواند و بر دست و گردن بزرگان انصارى بسان بردگان داغ نهاد .[۶۴]
قبایل و تیرههاى انصارى به مناطق متعددى مهاجرت كردند؛ كوچهاى در گرگان ،[۶۵] روستایى در حوالى بصره [۶۶] و مسجد بزرگى در بغداد[۶۷] به نام انصار نامگذارى شده كه مىتواند حاكى از حضور انصار در آن مناطق باشد ؛ همچنین منابع از حضور انصاریان در شهر ینبع در حاشیه دریاى سرخ ،[۶۸] مَنفلوط مصر [۶۹] و اندلس [۷۰] خبر مىدهد ، چنان كه سلسله بنىنصر یا بنىاحمر كه چند قرن در جنوب اندلس (غرناطه) حكم راندند ، انصارى تبارند .
در گذر تاریخ درباره نسب یا مناقب و فضایل انصار كتابهایى نگاشته شده است كه از آن جمله مىتوان به منابع ذیل اشاره كرد :
كتاب من شهد صفین مع علیّ من الأنصار از كلبى[۷۱] ، باب مناقب الأنصار در صحیح بخارى ، كتاب نسب الانصار از عبدالله بن محمد انصارى مشهور به ابن القداح [۷۲] ، كتاب فضائل الانصار از ابى داوود صاحب سنن [۷۳]، كتاب فضائل الانصار از قاضى ابوالبخترى[۷۴] ، الاستبصار فى نسب الأنصار از ابن قدامه مقدسى[۷۵] ، نزهة الابصار بفضائل الانصار از ابى الحسن بكرى[۷۶] ، جلاء الافكار فى مناقب الانصار از دباغ[۷۷] ، مسارح الانظار فى انساب الانصار از سید جعفر اعرجى[۷۸] ، و تحفة الاخیار فى فضائل الانصار از نورالدین انصارى .
تاریخ اسلام از عربستان با بعثت محمد بن عبدالله در قرن هفتم میلادی آغاز شد. برطبق باور مسلمانان، محمد فرستاده خداوند می باشد و قرآن نیز معجزهای است که به همراه دارد. توسعهٔ تاریخی اسلام بر ساختار سیاسی، اقتصادی و نظامی چه در خارج و چه در داخل جهان اسلام تاثیر گذاشتهاست.
اسلام دینی یکتاپرستانه و یکی از ادیان ابراهیمی جهان است.[۱] پیروان این دین را مسلمان میگویند. مسلمانان بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است.[۲] اکنون، اسلام از نظر شمار رسمی پیروان در مکان دوم (پس از دین مسیحیت) جای دارد. کتاب دینی مسلمانان قرآن است که بر باور مسلمانان محمد بن عبدالله آن را به وسیلهٔ وحی الهی دریافت مینمود و آن را به مسلمانان ابلاغ میداشت. دین اسلام عمدتاً به دو مذهب سنی و شیعه تقسیم میشود که هر یک از آنها زیر شاخههای متعددی دارا میباشند. بیشتر جمعیت مسلمانان جهان را سنیها تشکیل میدهند.
ساعت : 10:31 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی